دنیای صنعتیِ امروز ،مملو از گرفتاری و مشغله است . این زندگی ماشینی ، گرچه آسایشی را فراهم نموده اما در ازایش، آرامش را از ما ستانده و روح بشر امروزی، به مراتب از انسان زیسته در طبیعت و جنگل و کوه ،خسته تر و آزرده تر است،در این هیاهوی ماشین و ماشینیسم، اندکی تنهایی ،نجات بخش روح پر مشغله ی ماست و نوشتن ، با ارزش ترین شکل گذراندن لحظه های تنهایی است و زیباتر آن است که در این فرصت های تنها بودن ،عاطفه و خیال را به هم گره زنیم و به گفتار آریم تا «شعر »متولد گردد...
صبحدم از عرش می آمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند
آری شعر ،آنقدر عزیز و دوست داشتنی است که نه زمینیان بلکه قدسیان افلاک هم مشتاق آنند...
حشمت الله محمدی (بی همراز)