ساقی بده شرابی از جام میگساران
تا از دلم براند غم های روزگاران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
فصلِ خزان عمرم وقتی رسیده از ره
حظّی نبرده ام از ایام نوبهاران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
کس مبتلا نگردد، دردی که من کشیدم
گرخصم دون باشد یا از ردیف یاران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
ماتم گرفته کنعان، در ماجرای یوسف
سعیی نشان ندادند آن عافیت تباران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
نایی دگر نمانده تا یک غزل بخوانم
صحرایِ خُشکِ قلبم در انتظار باران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
آبی که رد شد از سر ،اندازه را چه فرق است ؟
بر دوش من گذارید غمهای غمگساران
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
هرکس مراد خود را روزی گرفت ز ساقی
تنها منم که مانده در خیل سوگواران
حشمت الله محمدی ( بی همراز)